گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر اثنی عشری
جلد اول
[سوره البقرة ( 2): آیه 148 ]...



ص : 283
( وَ لِکُلٍّ وِجْهَۀٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ ( 148
لِکُلٍّ وِجْهَۀٌ هُوَ مُوَلِّیها
: و براي هر شخصی یا هر صاحب شریعتی یا هر امتی قبلهاي است که متوجه به آن شوند. یا هر قومی از مسلمانان را جهتی است از
صفحه 170 از 303
کعبه و هر شهري از مسلمانان را جهتی است از جهات کعبه که متوجه به آن شوند مانند حجر الاسود براي اهل عراق، و رکن مقابل
آن
ص: 284
براي اهل مغرب، و رکن یمانی براي اهل یمن، و مقابل آن براي شامی، که متوجه آن شوند در نماز.اسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ
: پس پیشی بگیرید اي مسلمانان به خیرات بر دیگران تا به سعادت دنیا و آخرت فائز شوید. أَیْنَما تَکُونُوا: هر جا که باشید و به هر
قبلهاي که شما و اهل کتاب رو آورید، یا در هر موضعی که باشید از موافق و مخالف و مطیع و عاصی،أْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً
: بیاورد خدا همه شما را و جمع کند روز قیامت براي امتیاز حق از باطل و ثواب و عقاب آنان.نَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
:بدرستی که خداي تعالی بر هر چیزي قادر است از اماته و احیا و احصا و تمیز و حشر و نشر و غیر آن.
تبشیر: تفسیر برهان- چهارده حدیث از ائمه معصومین علیهم السّلام روایت نموده استشهاد به آیه شریفه، مراد اصحاب حضرت قائم
.«1» عجل اللّه فرجه هستند که از اطراف زمین خدمت آن حضرت جمع شوند
در کتاب کافی- از حضرت صادق علیه السّلام که فرمود: قول خدااسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ
، مراد از خیرات ولایت باشد و آیهیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً
اصحاب حضرت قائم را گوید که سیصد و سیزده نفرند، قسم به خدا آنها جماعتی هستند شمرده شده، قسم به خدا جمع شوند در
«2» . یک ساعت نزد آن حضرت
[سوره البقرة ( 2): آیه 149 ]... ص : 284
( وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ( 149
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ: و در هر مکانی و هر حالی و از هر مکانی و
__________________________________________________
. 1) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 162 ، حدیث 1 تا 14 )
. 2) روضه کافی، جلد 8، صفحه 313 ، حدیث 487 )
ص: 285
زمانی از هر شهري بیرون روي براي سفر، فَوَلِّ وَجْهَکَ: پس بگردان روي خود را وقت نماز، شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ: به طرف مسجد
الحرام (کعبه). وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ: و بدرستی که این امر هر آینه راست و درست و ثابت است از جانب پروردگار تو که هرگز
زایل نشود و منسوخ نگردد. وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ: و نیست خداي تعالی بیخبر، عَمَّا تَعْمَلُونَ: از آنچه میکنید از توجه به کعبه و غیر آن از
افعال، و همه را بر وفق اعمال جزا خواهد داد. این کلام بشارت است براي مؤمنین و مطیعین بوعده ثواب، و انذار است در وجوب
توجه به کعبه در نماز، تا کسی توهّم نکند که حکم مسافر، مخالف حکم حاضر میباشد.
[سوره البقرة ( 2): آیه 150 ]... ص : 285
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّۀٌ إِلاَّ الَّذِینَ
( ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِی وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ( 150
وَ مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ: و از هر موضعی که بیرون روي، فَوَلِّ وَجْهَکَ: پس متوجه کن روي خود را در وقت نماز، شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ:
طرف مسجد الحرام (کعبه). وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ: و هر جا که باشید اي امت پیغمبر، فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ: پس بگردانید همه بدن را به
صفحه 171 از 303
طرف مسجد الحرام براي اداي نماز.
تبصره: صاحب انوار گوید: تکرار این حکم به جهت تعدد علل باشد:
-1 تعظیم پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به طلب رضاي او.
-2 اجراي عادت الهیه بر آنکه هر ملتی و صاحب شریعتی را جهتی
ص: 286
باشد که استقبال به آن نمایند و به سبب آن ممیز شوند از یکدیگر.
-3 دفع حجج مخالفین بر طریقی که بعد از آن بیان و هر علتی را مقارن ساخته به معلول خود، چنانکه مقارن میگرداند مدلول را به
هر یک از دلایل آن به جهت تقریب و تقریر، و نیز شأن قبله عظیم و جلیل چون مظنه شبهه نسخ است، پس سزاوار تأکید باشد و
تکرار در موقع اهمیت و لزوم، خارج از فصاحت نیست.
پس در بیان علت اخیره سوم فرماید: لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّۀٌ: همه روي به کعبه نمائید در نماز براي اینکه نباشد مردم را بر شما
حجتی که بخواهند بر شما غالب شوند، و تا یهود نگویند که پیغمبر منکر دین و کیش ما میباشد، با وجود بر این به قبله ما توجه
کند. یا آنکه رد متابعت پیغمبر گویند و تورات مذکور است که قبله حضرت پیغمبر آخر الزمان صلّی اللّه علیه و آله و سلّم کعبه
میباشد، پس چون به قبله ما نماز گذارد، او نخواهد بدین سبب اعراض کنند، پس تحویل قبله شد تا کسی را بر شما حجتی نباشد.
إِلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ: مگر آنانکه ستم کردند بر نفس خود به عناد و مکابره از یهودان مدینه و مشرکان مکه که طعن میزدند. و
چون به شما ضرري نمیرسانند. فَلا تَخْشَوْهُمْ: پس نترسید اي مؤمنان از آنها در توجه به کعبه، وَ اخْشَوْنِی: و بترسید مرا از مخالفت
فرمان من، وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ: و هر آینه تمام گردانم نعمت خود را بر شما به فضل و کرم. وَ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ: و براي اینکه هدایت
یابید و راه پیدا کنید به شرایع و احکام دین من.
- تبصره: در تمامیت نعمت الهی بر امت چند وجه است: 1- در حدیث وارد شده که تمامیت نعمت، داخل شدن بهشت باشد. 2
حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرماید: مراد مردن به دین اسلام است. 3- از آن حضرت مروي است که نعمت شش است: اسلام،
قرآن، حضرت محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، ستر، عافیت، بینیازي از آنچه به دست مردم است. 4- ولایت حضرت امیر
المؤمنین علیه السّلام است به دلیل آیه شریفه
ص: 287
غدیر: الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی.
[سوره البقرة ( 2): آیه 151 ]... ص : 287
( کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ رَسُولًا مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَۀَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ ( 151
کَما أَرْسَلْنا فِیکُمْ: همچنانکه اتمام نعمت فرمودیم، همچنین فرستادیم در میان شما، رَسُولًا مِنْکُمْ: پیغمبري در میان شما از نوع شما،
یعنی عرب و او حضرت محمد بن عبد اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است. و بعث آن حضرت از عرب به جهت آنست که داعی
آنها باشد به ایمان، زیرا عرب تابع پیغمبر غیر عرب نشده بودند. بعد از آن وصف آن حضرت را فرماید: یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا: تلاوت
نماید بر شما آن پیغمبر مکرم آیات ما را که قرآن باشد، وَ یُزَکِّیکُمْ: و پاك میگرداند شما را از نجاست شرك و کفر به سبب
توحید و ایمان و از خباثت معصیت به طاعت، و تخلیه نماید قلوب شما را از کثافت اخلاق رذیله مهلکه، و تحلیه فرماید به صفات
حمیده منجیه تا سعادت دنیا و آخرت را دریابید به قبول عمل. وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ: و تعلیم میدهد و میآموزد شما را کتاب قرآن، وَ
الْحِکْمَۀَ: و علم شریعت که احکام خمسه تکلیفیه است: واجب، مستحب، حرام، مکروه، مباح، در معاملات و عقود و ایقاعات و غیر
صفحه 172 از 303
آن. وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ: و تعلیم نماید شما را آنچه را که نبودید شما دریابید و بدانید آن را به فکر و نظر، زیرا طریقی
نیست به معرفت آن مگر به وحی مانند علم به صحت ادعاي نبوت پیغمبر به معجزات بیّنه و غیر آن.
[سوره البقرة ( 2): آیه 152 ]... ص : 287
( فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ ( 152
ص: 288
فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ: پس یاد کنید مرا به طاعت و عبادت تا یاد کنم شما را به ثواب و مغفرت.
بیان: مفسّران را در این کلمه شریفه وجوهی است:
-1 یاد کنید مرا در طاعت تا یاد کنم شما را به رحمت.
-2 یاد کنید مرا به شکر گزاري تا یاد کنم شما را به زیادتی.
-3 یاد کنید مرا به دعا، تا یاد کنم شما را به اجابت.
-4 یاد کنید مرا به اخلاص تا یاد کنم شما را به خلاص.
-5 یاد کنید مرا به ایمان تا یاد کنم شما را به امان.
-6 یاد کنید مرا به اسلام تا یاد کنم شما را به اکرام.
-7 یاد کنید مرا در صحت و غنا، تا یاد کنم شما را در فقر و عنا.
-8 یاد کنید مرا به عبودیت تا یاد کنم شما را به ربوبیت.
-9 یاد کنید مرا به ترك دنیا تا یاد کنم شما را به نعیم بقاء.
-10 یاد کنید مرا به صدق و صفا تا یاد کنم شما را در ملاء اعلی.
-11 در کتاب کافی- از حضرت صادق علیه السّلام فرمود در حدیث قدسی وارد شده: هر که یاد کند مرا در میان مردمان، یاد کنم
«1» . او را در میان فرشتگان
«2» . و نیز فرمود: شیعیان ما کسانیند که وقتی خلوت کنند ذکر خدا بسیار نمایند
تقسیم: اقسام ذکر بسیار است:
تسبیح- در کتاب خصال- حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:
«3» . هر که تسبیح نماید خدا را در هر روز سی مرتبه، دفع فرماید خداي عز و جل از او هفتاد نوع از بلا را که آسانترین آن فقر است
__________________________________________________
. 1) تفسیر صافی، جلد اوّل، صفحه 202 )
2) اصول کافی، کتاب الدعاء، جلد 2، صفحه 499 ، حدیث دوّم. )
3) بحار الانوار، جلد 93 ، صفحه 178 ، حدیث نهم بنقل از خصال صدوق. )
ص: 289
تحمید- از حضرت باقر علیه السّلام مروي است هر که در وقت صبح چهار مرتبه گوید: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ شکر آن روز را
«1» . نموده و هر که در شب بگوید، شکر شب را بجا آورده
تهلیل- ثواب الاعمال- از حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هر که از روي اخلاص بگوید لا اله الا اللّه، داخل شود بهشت را. و
«2» . اخلاص آن اینست که منع کند او را این کلمه از آنچه حرام فرموده خداوند عز و جل
صفحه 173 از 303
«3» . تکبیر- از حضرت صادق علیه السّلام مروي است که هیچ چیز نزد خدا محبوبتر از تکبیر و تهلیل نیست
تنبیه: بزرگان فرمودهاند: ذکر خدا به اعتباري سه قسم باشد: ذکر لسانی، ذکر قلبی، ذکر جوارحی. و اصل ذکر، یادآوري به قلب
است.
اطلاق آن بر ذکر زبانی از باب تسمیه دال به اسم مدلول است، پس استعمال شده در آن به جهت ظهورش به مرتبهاي که سبقت
یابد به فهم. و ذکر لسانی بدون توجه قلبی چندان منشاء اثري نخواهد بود، و لذا احادیث ائمه معصومین این مطلب را تصریح فرموده
از جمله در کتاب خصال ابن بابویه در ذیل وصایاي حضرت نبوي به علوي علیهما السلام فرماید:
یا علیّ ثلاث لا یطیقها هذه الامّۀ: المواساة للاخ فی ماله و انصاف النّاس من نفسه و ذکر اللّه علی کلّ حال، و لیس هو سبحان اللّه و
«4» . الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اکبر و لکن اذا ورد علی ما یحرم علیه خاف اللّه عزّ و جلّ عنده و ترکه
یعنی: اي علی سه چیز است که طاقت ندارند این امت: 1- مواسات با برادر دینی در مال که بهرهاي به او بدهند. 2- انصاف دارد به
مردم
__________________________________________________
[...] . 1) ثواب الاعمال، صفحه 28 )
. 2) ثواب الاعمال، صفحه 19 )
3) اصول کافی، کتاب الدعاء، جلد 2، صفحه 506 ، حدیث دوّم. )
. 4) خصال، حدیث 363 )
ص: 290
نسبت به نفس خود که هر چه بر خود نمیپسندد به مردم روا ندارد، و هر چه بر خود پسندد براي مردم همان را خواهد. 3- یاد خدا
و لکن هر گاه وارد شود بر آنچه حرام است، « سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر » نمودن بر هر حالی و نیست آن ذکر
بترسد خداوند عز و جل را و ترك کند آن را.
وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ: و سپاسداري کنید مرا: آنکه انعام فرمودم بر شما به نعمتهاي دنیویه و دینیه و ناسپاسی مکنید مرا به انکار
آن و مخالفت من، زیرا شکران موجب زیادتی نعمت و ثواب، و کفران باعث نزول نقمت و عذاب خواهد بود.
در کتاب کافی از حضرت صادق علیه السّلام فرمود: مکتوب است در تورات: شکر گزاري کن کسی را که انعام فرموده بر تو، و
انعام کن بر کسی که سپاسداري کند تو را. پس بدرستی که زوال نیست براي نعمتها هر گاه شکر کنی آن را، و بقائی نیست براي
آن هر گاه کفران کنی آن را.
«1» . شکر، زیادتی در نعمت، و امان است از تغییر آن
تبصره: بزرگان فرمودهاند شکر بر سه قسم است: 1- شکر به قلب که تصوّر نعمت باشد. 2- شکر به زبان و آن تمجید منعم است.
-3 شکر به سایر جوارح که مکافات نعمت است بقدر استحقاق آن. و حقیقت شکر صرف نعمتهاي الهی است در آنچه براي آن
خلق شده و رضاي سبحانی در آن است.
__________________________________________________
.( 1) اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الشکر، حدیث 3 (جلد 2 صفحه 94 )
[سوره البقرة ( 2): آیه 153 ]... ص : 290
( یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ ( 153
صفحه 174 از 303
ص: 291
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا: اي کسانی که ایمان آوردید به معتقدات حقه ایمانیه، اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ: طلب یاري جوئید بر قیام به حقوق الهی به
صبر و بردباري از معاصی و حظوظ نفس از امور قبیحه، وَ الصَّلاةِ: و به نماز که اصل عبادات و ستون دین و معراج مؤمنین و
مناجات پروردگار عالمیان است. إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ: بدرستی که خدا با صابران است به حفظ و حمایت و نصرت و رعایت در
جمیع حالات. و روایتی وارد شده که صبر در این آیه، مراد روزه میباشد.
تبصره: شیخ طبرسی فرموده: تخصیص ذکر نماز از سایر عبادات به جهت آنست که متضمن ذکر و خشوع و تلاوت قرآن که مشتمل
«1» . است بر وعده و وعید و بیان و هدایت و این نماز، داعی به حسنات و زاجر از سیئات میباشد
بعضی گفتهاند: خصوصیت ذکر صلاة و صبر به جهت مطلق آنها است، زیرا سایر واجبات الهی مقید میباشند، لکن این دو امر
نسبت به عموم مکلفین در هر زمان و مکان ثابت، و در هیچ وقت این دو ساقط نمیشود حتی در حرق و غرق و خسف.
عیاشی- از حضرت باقر علیه السّلام روایت نموده که فرمود: اي فضیل، برسان هر که را ملاقات نمودي از دوستان ما سلام ما را و
بگو من میگویم: بدرستی که بینیاز نکنم از شما نسبت به خدا چیزي را مگر به پرهیزکاري، پس حفظ کنید لسان خود را و
«2» . بازدارید دستهاي خود را از مخالفت الهی و بر شما باد به صبر و نماز، بدرستی که خدا لطف و احسانش با صبر کنندگان است
تبصره: محقق طوسی فرماید: صبر عبارت است از حبس نفس از جزع وقت ورود مکروه و ناملایم، و منع کند باطن را از اضطراب،
و زبان را از شکایت، و اعضاء را از حرکات خلاف عادت و آن را بر چهار قسم
__________________________________________________
. 1) تفسیر مجمع البیان، جلد اوّل، صفحه 235 )
2) تفسیر برهان، جلد اوّل، صفحه 166 ، حدیث اوّل، (ذیل آیه مذکور). )
ص: 292
نمودهاند: 1- صبر از معصیت. 2- صبر بر طاعت. 3- صبر بر بلا و مصیبت. 4- صبر بر سوء اخلاق.
و احادیث بسیار در فضیلت صبر وارد شده از جمله: در کتاب کافی- از حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت شده که
فرمود: صبر سه قسم است: صبر نزد مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از معصیت. پس هر که صبر کند بر مصیبت تا به نیکوئی آن را
به پایان رساند، مینویسد خدا براي او سیصد درجه ما بین هر درجه تا درجه فاصله آسمان و زمین است. و هر که صبر کند بر
طاعت مینویسد خدا براي او ششصد درجه، میان هر درجه تا درجه از تخوم زمین است تا عرش. و هر که صبر کند از معصیت
«1» . مینویسد خدا بر او نهصد درجه بین هر درجه تا درجه دیگر از تخوم زمین است تا منتهاي عرش
[سوره البقرة ( 2): آیه 154 ]... ص : 292
( وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ ( 154
شأن نزول: صحابه بعد از جنگ بدر ذکر شهداء میکردند، بعضی بر سبیل تحسّر میگفتند: بیچاره فلان، روز بدر شهید و از لذت
دنیا محروم شد حق تعالی در ردّ آنها فرمود:
وَ لا تَقُولُوا: و مگوئید و اعتقاد نکنید، لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ: مر آن کسانی را که کشته شدند در راه خدا مر ایشان
مردگانند، بَلْ أَحْیاءٌ: بلکه زندگانند ایشان در پیشگاه خدا، وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ:
و لکن شما نمیدانید کیفیت آن زندگی را، زیرا که ادراك و تعقل آن ممکن نیست.
__________________________________________________
صفحه 175 از 303
.( 1) اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب الصبر، حدیث 15 (جلد 2 صفحه 91 )
ص: 293
تبصره: مفسرین را در این شهداء اقوالی است:
-1 زنده بودن از روي حقیقت تا روز قیامت، و ارزاق را صبح و شام بر آنها عرضه کنند، پس روح و فرح به آنها رسید، چنانچه
آتش را بر آل فرعون صبح و شام به آنها عرضه دارند، پس الم و رنج به ایشان وارد آید.
-2 ارواح بعد از مفارقت از ابدان در قالب مثال این ابدان وارد، و در بهشت دنیا متنعم باشند تا قیامت، و احادیث ائمه معصومین دال
است بر آن از جمله شیخ طوسی در تهذیب از یونس بن ظبیان گفت: خدمت حضرت صادق علیه السّلام بودیم. حضرت فرمود:
مردم در ارواح مؤمنین چه گویند؟ عرض کردم: گویند در حواصل پرندگان سبز در قنادیل زیر عرش باشند. فرمود: سبحان اللّه،
مؤمن بزرگوارتر باشد از آنکه حق تعالی روح او را در حوصله مرغ سبز قرار دهد. اي یونس، چون خداوند قبض روح مؤمن نماید،
آن را در قالبی مثل بدن دنیائی نقل کند، پس در بهشت میخورند و میآشامند و چون آیندهاي از دنیا نزد آنها آید، او را بشناسند
بنابراین تخصیص شهداء به این جهت اختصاص ایشان است به کمال قرب حق تعالی و «1» . به همین صورتی که در دنیا بوده باشد
مزیت بهجت و کرامت آنها نزد حضرت ذو الجلال.
-3 روز قیامت زنده و مثاب خواهند شد، بنابراین اسناد احیا ایشان مجاز باشد.
-4 زندهاند به دین و طاعت و هدایت، و این از باب تسمیه ضلالت به موت و هدایت به حیات باشد.
-5 زندهاند به ذکر جمیل و ثناء جلیل، چنانچه حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام در وصف. علماء حقیقی فرماید: هلاك شدند جمع
کنندگان اموال، و علما باقی هستند مادامی که دنیا باقی است اعیان آنها مفقود
__________________________________________________
1) تهذیب الاحکام، جلد اوّل، صفحه 466 ، حدیث 171 (حواصل جمع حوصلۀ، بمعنی چینه دان پرندگان). )
ص: 294
«1» . است لکن آثار ایشان در قلوب موجود است
و اولی و اصح، قول اول و دوم باشد.
تتمه: از حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مروي است که حق تعالی شهداء را شش خصلت کرامت فرماید: 1- اول قطره
خون شهید که به زمین رسد، گناهان او را عفو فرماید. 2- منزلتی که در بهشت نامزد او باشد ننماید. 3- هفتاد و دو حور العین به او
مرحمت فرماید. 4- او را از عذاب قبر و فزع اکبر ایمن سازد. 5- تاج وقار که از یاقوت سرخ است به سر او نهند. 6- شفاعت او را
در حق هفتاد نفر از خویشان او قبول فرماید.
[سوره البقرة ( 2): آیه 155 ]... ص : 294
( وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ ( 155
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ: و هر آینه البته البته آزمایش کنیم و امتحان نمائیم شما را، یعنی با شما معامله آزمایندگان کنیم به چیزي اندك.
تبصره: ابتلا در لغت به معنی آزمایش و امتحان باشد، که شخص دانا شود آنچه را که نمیداند. و این معنی نسبت به حق تعالی
جایز نباشد، زیرا تمام حقایق اشیاء را عالم است پیش از خلقت و بعد از خلقت. پس مراد آزمایش الهی، اظهار و کشف علم
میباشد در خارج، که ممتاز شوند مطیع از عاصی و بر عالمیان ظاهر شود به محک امتحان آنانکه در مقام رضاي حضرت سبحان
سر تسلیم و صبر را دارند.
صفحه 176 از 303
بعد از آن بیان اقسام امتحان را فرماید: مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ: که عبارت است از ترس دشمن در حرب، و یا از ترس حق تعالی و
گرسنگی از قحطی و تنگی، یا به روزه داشتن، وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ: و نقصان بعضی
__________________________________________________
. 1) نهج البلاغه، حکمت 147 )
ص: 295
از مالها به تاراج و اتلاف و خسران تجارات و نابودي زراعات و هلاکت مواشی یا دادن زکات صدقات، وَ الْأَنْفُسِ: و نقصان نفسها
به کشته شدن در جنگها و بیماري و ضعف و پیري و مردن، وَ الثَّمَراتِ: و نقصان میوههاي درختان به آفات یا مرگ فرزندان که
میوه دل میباشند.
در منهج- از حضرت رسالت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مروي است که فرمود: چون فرزند مؤمن بمیرد حق تعالی به ملائکه فرماید:
قبض روح فرزند بنده مرا نمودید؟ گویند: بلی. باز فرماید: قبض نمودید ثمره دل او را؟
گویند: بلی. فرماید: بنده من در آن حال چه گفت: گویند: حمد نمود و کلمه استرجاع گفت. پس خداي تعالی امر فرماید بنا کنید
«1» . براي بنده من خانهاي در بهشت و آن را بیت الحمد نام کنید
وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ: و بشارت فرما اي پیغمبر صبر کنندگان را در این مکاره و مشقّات به اجر جزیل و ثواب جمیل. از حضرت صادق
علیه السّلام مروي است که خدا فرماید: و بشارت فرما صابران را به بهشت و مغفرت.